◘ مقایسه كورش هخامنشی با چنگیزخان مغول ◘

یازار : زنگانلي آيخان

+0 به یه ن

◘ مقایسه كورش هخامنشی با چنگیزخان مغول ◘


 رضا مرادی غیاث آبادی

یكشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱

در كتاب‌های درسی عموم كشورها كوشش می‌شود تا چهره‌ای كریه از متجاوزان بیگانه و چهره‌ای منزه از متجاوزان خودی نشان داده شود. در ایران عده‌ای به كورش می‌نازند و در مغولستان عده‌ای به چنگیزخان (تموچین) و در ازبكستان به تیمور لنگ. در جاهای دیگر نیز به آتیلا و نرون و دیگران.

اما با این حال می‌توان فارغ از تاریخ‌سازی‌ها و تبلیغات رایج، نگاهی اجمالی به كورش و چنگیزخان نمود و مقایسه‌ای كوتاه میان آنان ترتیب داد.

چنگیزخان و كورش هر دو جهان‌گشا و متجاوز به سرزمین‌های دیگر بوده‌اند.

چنگیزخان و كورش هر دو در تجاوزات خود از قتل‌عام مردم و آتش زدن خانه آنان باكی نداشته‌اند.

چنگیزخان قبایل مغول را با هم متحد كرد و با تجاوز به كشورهای همسایه امپراتوری مغولان را پایه‌گذاری كرد. كورش نیز قبایل پارسی را با هم متحد كرد و با تجاوز به كشورهای همسایه امپراتوری پارس را پایه‌گذاری كرد.

چنگیزخان و كورش هر دو از فرزندان شاهان محلی یا رؤسای قبایل ناحیه خود بوده‌اند.

چنگیزخان استفاده از هرگونه القاب و صفات تجملاتی و تشریفاتی را ممنوع كرده بود و هر شخصی را فقط می‌بایست با نام او خطاب كرد. كورش چندین لقب افتخاری برای خود وضع كرده بود.

چنگیزخان مردم عادی در كوچه‌های نیشابور را قتل‌عام كرد. كورش مردم عادی در كوچه‌های نینوا را قتل‌عام كرد.

چنگیزخان و كورش هر دو دارای زنان متعدد بودند.

چنگیزخان در زمان حیات خود امپراتوری‌اش را میان پسران و برادرانش تقسیم كرد. كورش پسرش كمبوجیه را به ولیعهدی خود انتخاب كرد.

چنگیزخان یك سلسله نظام اداری و لازمه‌های كشورداری را برای امپراتوری خود بنیان گذاشت. كورش هیچ نظام اداری یا لازمه كشورداری بنیان ننهاد.

چنگیزخان به هیچ دینی گرایش نداشت و هیچ دینی را حمایت یا تبلیغ نمی‌كرد. كورش گرایشات دینی داشت و همواره خود را برگزیده خدا می‌دانست و اعمال نیایشی و قربانی‌های لازم را برای شكرگذاری خدایان بجای می‌آورد.

چنگیزخان جهان‌گشایی و فتوحات خود را به خواست خدا نمی‌دانست و خودش را خدای روی زمین می‌دانست. كورش جهان‌گشایی و فتوحات خود را در ظل الهی و به خواست خدا قلمداد می‌كرد.

چنگیزخان با اینكه اعتقاد دینی نداشت، اما دخالتی در مناسك دینی دیگران نمی‌كرد و حتی مجازات‌های سختی برای آزار رسانندگان به پیروان ادیان گوناگون مقرر كرده بود. وضع چنین مجازات‌هایی از طرف كورش دیده نشده است.

چنگیزخان خط اویغوری را به عنوان خط رسمی ممالك خود برگزید و دستور داد تا مغولان و بویژه كودكان این خط را بیاموزند. در زمان كورش تنها فنون رزمی و تربیت نظامی‌گری آموخته می‌شد.

چنگیزخان دستور داد پس از مرگ، او را در جایی دفن كنند كه هیچ نشانی از آن نباشد. كورش برای خود مقبره‌ای فاخر ساخت (اگر آن بنا آرامگاه كورش باشد).

چنگیزخان یك سلسله قوانین به نام «یاسا» وضع كرد كه عمدتاً دربردارنده مجازت‌های سخت و خشنی بود. اما با این حال، نظم معینی به وضعیت قوانین مدنی و جزایی و خانوادگی و اقتصادی امپراتوری داد. كورش هیچ قانون‌نامه و مقررات مدنی یا جزایی وضع نكرده است.

چنگیزخان یكی از پسرانش را به دلیل بی توجهی به قانون شخصاً مجازات كرد و او را به تعداد معین چوب زد. از كورش رفتاری مشابه دیده نشده است.

چنگیزخان برده‌داری و زنا را بین مغولان ممنوع كرد. كورش برده‌داری را رونق داد و دختران در زمان او و در شرایط بدهكاری، وادار به بهره‌كشی جنسی می‌شدند.

از چنگیزخان گزارش‌هایی دال بر رفتار نیك او با زنان در دست نیست. از كورش گزارش‌هایی وجود دارد كه زنان را در جنگ به اسارت می‌گرفته و گاه به سرداران خود می‌بخشیده است.

ازدواج با محارم در قوانین چنگیزخان بطور كلی ممنوع بود. ازدواج با محارم در زمان كورش در خاندان سلطنتی رایج بود.

چنگیزخان دانشمندان و ادیبان و گروهی دیگر را از پرداخت مالیات یا خراج معاف كرده بود. چنین نمونه‌ای از زمان كورش دیده نشده است.

چنگیزخان و اعقاب او علاوه بر نابودی مدنیت‌های گوناگون، موجب سرنگونی قطعی خلفای عباسی نیز شدند. كاری كه تمامی سرزمین‌های مشرق‌زمین نیاز مبرمی بدان داشتند و همواره ناكام می‌گردیدند. هر چند كه از تله‌ای به تله دیگر افتادند. اما كورش و اعقاب او منجر به سرنگونی حكومت‌ها و تمدن‌هایی همچون ماد و لیدی و عیلام و بابل و مصر و هند و دیگر جاها شدند. تمدن‌هایی كه سرآمدان فرهنگ و مدنیت زمان خویش بودند.

از زمان بازماندگان چنگیزخان نمونه‌هایی از بناهای عام‌المنفعه و آثار معماری و هنری بازمانده و سبك‌های تازه‌ای در هنر و معماری پدید آمده است. از زمان كورش و بازماندگان او چیزی جز چند كاخ‌ سلطنتی و سنگ‌نگاره شاهان شناخته نشده و آنچه پیش از كورش وجود داشت، برای همیشه از بین رفت.

در مجموع، چنگیزخان تركیبی از یك متجاوز و غارتگر و بنیانگذار سازمان كشوری و نظام اداری بود. اما كورش فقط متجاوزی غارتگر بود.

ایرانیان بیش از هر مردم دیگر پایمال كورش شدند و مغولان نیز بیش از مردم دیگر پایمال چنگیزخان. تمامی ساكنان سرزمین‌هایی كه به دست كورش و چنگیزخان تصرف شده و به خاك و خون كشیده شدند، قربانی جهان‌گشایان و زیاده‌خواهانی بودند كه آسایش و همزیستی انسان‌ها را قربانی هوس‌ها و زیاده‌خواهی‌های مرگبار خود كردند.

منبع :

http://ghiasabadi.com/genghis-khan-cyrus.html