بورازما (شهر یئری)گمشده تاریخ،تمدنی 9- 8 هزار ساله،اولین شهر جهان

یازار : زنگانلي آيخان

+0 به یه ن

بورازما (شهر یئری)گمشده تاریخ،تمدنی 9- 8 هزار ساله،اولین شهر جهان

تاریخ آذربایجان بسی مایه شگفتی و افتخار و البته تاسف ها كه این تاریخ و آثار روزبه روز از بین میرود.از هر جهتی به فرهنگ و تمدن این ملت نگریسته شود پیامی كاملا شفاف در مقابل دیده گان پدیدار خواهد شد. آذربایجان از دیر باز مهد تمدنهای باستانی بوده است. برای اثبات این واقعیت میتوان به دهها و صدها تمدن اشاره كرد: تپه حسنلی (سولدوز) یانیق تپه(خسرو شهر) تپه آذتك(بین زنجان و ابهر)... دهها تپه باستانی در همدان مانند:تپه نوشیجان، قوشا تپه، چال تپه... و دهها تپه باستانی قزوین مانند:قره تپه، تپه قیزقالاسی، چوبوقلو تپه...و همچنین تپه های باستانی اطراف دریاچه ارومیه كه نماد وجود آذربایجان درتمام صحنه های تاریخ است. درتمامی شهرها و روستاهای آذربایجان به سیلی از این تپه های باستانی برمی خوریم. آذربایجان بعد از تمدن انو در توركمنستان، دومین وطن سومریان بوده كه بعد از آذربایجان به بین النهرین (مزوپوتامیا) حركت كرده اند و تمدن بزرگ دیگری در سومین وطن خود به جهانیان عرضه داشته اند. 
« آینده ازآن ملتی است كه گذشته خود را بشناسد » 
« محدوده دشت مشگین شهر و تمدن بورازما »
دشت مشگین شهر درشمال شرقی آذربایجان ایران حدوداً 63 كیلومتری شرق اهر،105 كیلومتری شمال شرقی اردبیل قرار دارد،شهر یئری 28 كیلومتری مشگین شهر و 2 كیلومتری روستای پیرازمیان در این دشت واقع شده است. وسعت منطقه مورد مطالعه توسط میراث فرهنگی اردبیل 400هكتار اعلام شده كه فقط به اطراف رودخانه قره سو محدود شده است. تیم چالز برنی و سه تن از همكارانش(رابرت بولی،مایكل لوید اینگراهام،جفری سامرز) كه در سوم آگوست 1976 میلادی (1357ش) برای ارزیابی ظرفیت بالقوه منطقه تحقیقاتی انجام داده اند.در مقاله ای با عنوان«استلها و محوطه دشت مشگین شهر»چنین می نویسند: محدوده شرقی منطقه مورد مطالعه در محل تلاقی جاده اصلی شرق به غرب 
مشگین شهر و جاده اصلی اردبیل به دشت مغان تعیین شده است. این محوطه به طرف شمال نیز ادامه می یابد.
دومحوطه درغرب مشگین شهر كشف شده است كه می توان آن را پاسگاه مرزی اورارتوها لقب داد. در دشت اردبیل نیزشواهد روشنی از استقرار اورارتوها به چشم می خورد.پس از سقوق اورارتو ها بلا فاصله به استكام بندی درمنطقه وسیعی از حاشیه دشت قره سو تا انتهای دشت مشگین شهر انجام شده است.كل منطقه مورد مطالعه حدودا 1400 كیلومتر مربع بود كه آن را به 72 محوطه تقسیم كرده ایم. 
مهمترین محوطه كشف شده در این بررسیها كشف محوطه بورازما(شهر یئری) بود. احتمالا از این نام برای ترساندن دشمنان استفاده شده است.«بورازما» به معنی«اینجا نیا»كه بعدها این نام به روستایی درآن نزدیكی داده شد و با تغییراتی به « پیرازمیان » تبدیل شد و چون از قدیم دراین منطقه شهری وجود داشته این محوطه به«شهریئری»معروف شده است كه عمده ترین و مهمترین نتیجه بررسی این تیم بود. 
محوطه شهریئری درشرق منطقه مورد مطالعه قرار دارد.استقرار این محوطه به دلیل ملاحظات استراتژی بر روی صخره ای بنا شده است. استحكامات دفاعی تماما از سنگ ساخته شدهاست.این محوطه از 4 مولفه تشكیل شده است. 
1- دهكده وسیعی كه بخشی از آن حصار كشی شده و این دهكده به دو قسمت بالایی و پایینی تقسیم می شود. 2- ارك كه از سمت غرب به دهكده بالایی منتهی می شود 3- چهارگروم استیل 4- تعدادی قبر كه در دهكده بالایی و پایینی قرار داشت. ازمیان 72 محوطه ثبت شده چند مورد علایم و نشانه های قطعی و چند مورد نیز علایم احتمالی مربوط به تمدنهای ماقبل تاریخ ثبت شده است.
محوطه های در كل منطقه مورد مطالعه كشف شده كه به طور كامل فرسوده و به بستر سنگی تبدیل شده اند. در این محوطه ها سفالها ی قرمز رنگی باشاموت كاه و شن،حاوی نقش هایی به دست آمده كه تمامی آنها دست ساز و اغلب نا صاف و ضخیم و به شكل ظروف و كم عمق و ابتدایی همچنین مقداری پارچ نیز به دست آمده است. قدمت همه آنها هزاره پنجم قبل از میلاد را نشان می دهند. 
»استل ها »
در بررسی شهر یئری چهار گروه استل پیدا شده كه قدمت استلها از قدمت محوطه بیشتر است.بزرگترین گروم استل در نزدیكی دروازه غربی دهكده بالایی یافت شده كه 80 استل وجود داشت. بسیاری از این استلها در زمانهای اخیر جا به جا شده اند. اندازه این استل ها 172سانتیمتر ارتفاع52 سانتیمتر عرض38 سانتیمتر ضخامت دارند. نمونه كوچكترها به خوبی ترش خوده اند كه در حدود 100 سانتیمتر ارتفاع35 سانتیمتر عرض30 سانتیمتر ضخامت دارند. در شمال شرقی استلهای دسته اول تعداد 25 استل یافت شد كه تمامی این استلها در دوران باستان جا به جا شده اند كه پیدا كردن مكان اصلی انها دشوار است این دسته به صورت نامنظم تراش شده اند ابعاد آنها حدودا 319 سانتیمتر ارتفاع، 70 سانتیمتر عرض30 سانتیمتر ضخامت دارند. 
گروه سوم استلها در داخل حصارهای دهكده بالایی قرار داشتند كه تعدادشان كمتر از20عدد است. جنس استلها از سنگهای آذرین یا آتشفشانی است كه در حاشیه تپه یافت می شود.
استلها بیشتر به صورت ردیفی و هر ردیف در مرحله واحد تراش خورده اند.تمامی استلها به صورت برجسته تراش شده و میزان مهارت به كار رفته متفاوت است. در تمامی آنها موی سر، قبضه شمشیر و غلاف به طور مشخص قابل مشاهده است. موی سر در تمامی آنها وجود دارد و در اكثر موارد در قسمت انتهایی به پنج دسته تقسیم می شود. امكان آن نیز هست كه این خطوط در واقع در حكم دستهای این استلها باشد. به طور معمول موها به موازات بینی تراشیده شده است اما در برخی موارد این روند به هم خورده است. این موضوع دست بودن این حطوط را تقویت می كند. بینی به صورت مجزا از پیشانی تراشیده شده و تعداد معدودی هم دارای ریش هستند. اغلب استلها دارای چشمان گرد و كمربند هستند كه اغلب به صورت افقی كه دارای طرحی عمودی مایل هستند. شمشیر از راست به چپ در زیر كمر بندغلاف شده است. درمورد قدمت استلها گفته می شود كه قدمت آنها از ارك شهریئری بیشتر است. مردمان شرق این استلها را «بل بل» میگویند
» اتاقك ها »
تعداد زیادی اتاقك قبر مانند با سنگ چینیهای مدور كه این تیم نتوانسته همه آنها را ثبت كند.این اتاقكها در سالهای اخیر به طورغیر مجازی حفاری شده و به غارت رفته است.از این قبرها تعداد زیادی از سفالهای سیقلی خاكستری به دست آمده كه ظاهراً شباهت هایی با سفال های ماورای قفقاز دارند. قدمت این قبرها سفالها پیش از تاریخ ؟ را نشان می دهند. باستان شناسی كه می خواهند این منطقه را مورد بررسی قرار دهد باید كاملاً به میتولوژی (اسطوره شناسی) آشنا باشد در غیر این صورت نمی تواند كار موٌثری در این منطقه پیش ببرد و تحقیقات بنیادی انجام دهد. 
احتمالاً زمانی مردم این منطقه به آنیمیزم روی آورده اند باورهای دینی كه درآن به اشیای بی جان(گاهی نیز روح نیاكان) ارزش قائل شده و درپاره ای ازكارهایشان از آنها كمك و یاری می خواستند. با گذر از قوشا تپه در كنار راه ورودی از طرف روستای پیرازمیان به اتاقكهایی با دیوارهای مدون سنگی كوچكی برمی خوریم. روی این اتاقك ها با سنگهای بزرگ پوشیده می شد، دركوچكی جهت ورود و خروج وجود داشت.
نگامی كه باران می بارید، زنان غیر بارور در این اتاقكها خوابیده و باردار شدن را از باران طلب می كردند.( تورك های قدیم اعتقادشان براین بود كه آسمان نر، زمین ماده است زمانی كه باران می بارد زمین و آسمان جفت گیری می كردند. بعد از مدتی درختان و گیاهان شروع به روییدن می كنند( زمین می زاید)و چنین شد كه اولین انسان از خاك آفریده شد.«به همین خاطر تورك ها به وطن آنا وطن می گویند » )این اتاقكها درزمانهای اخیر تماماً تخریب شده اند. 
درساحل شمالی رودخانه قره سو بر روی صخره ای سنگی نقشهایی كنده كاری شده كه احتمالاً تصاویری از هال آروادی (آل آروادی) باشد كه رابطه مستقیمی با اسطوره های«اومای و آل آروادی» دارد. به احتمال زیاد نقشهای اومای و آل آروادی با اتاقكها در ارتباط باشد. بر اساس باورهای توركهای باستان اومای پرنده خوشبختی است كه از طرف خورشید می آید و برای زنان غیر بارور كودك می آورد. در مقابل آل آروادی با موهای قرمز كودكان تازه به دنیا آمده را می دزدد و چون آل آروادی از آهن می ترسد در كنار نوزاد پاره آهن یا بیشتر زنجیر می گذارند. این كار هنوز هم در بیشتر جاها اجرا می شود.( اومای بعد از هزاران سال با عنوان همای رحمت وارد ادبیات فارسی شد )
« تپه ها «
در منطقه مورد مطالعه بین دشت قره سو و تپه های ماهور ساوالان تعدادی تپه باستانی یافت شد كه تمامی این آثار برروی تپه های كوچكی ساخته شده اند. برخی از این آثار با دیوارهای سنگی و برج ها و پشت بند محكمی حصار بندی شده اند. سفال هایی از این تپه ها به دست آمده كه قدمت برخی از این تپه ها را عصرآهن و برخی دیگر را پیش از تاریخ ؟ نشان می دهد. تعدادی از این تپه ها و قلعه ها جهت حفاظت از رودخانه قره سو ساخته شده است. این تیم باستان شناس قدمت قطعی تپه های تدفیقی را نتوانسته تعیین كند...!
» تخریبات »
در بین سالهای1339-1329 تخریب بسیار گسترده تپه های تدفیقی نام این منطقه را بر سر زبا نها اندخت. بررسی تیم چارلز برنی در سال 1357 مشخص كرد كه به رغم تخریب و غارت اكثر این تپه ها هنوز تپه های بكر و دست نخورده به اندازه كافی باقی مانده وارزش بررسی وشناسایی را دارند. تخریب بزرگ دیگری درسالهای 1385-1383درسه فصل ازحفاری كه به سر پرستی علیرضا هژیری نوبری انجام شد. چند محوطه بزرگ و سرپوشیده اتاق مانندی یافت شد كه استلهای كوچكی در دو ردیف سه نفری و در مقابل آنها یك استل بزرگ قرار داشت. كه از فرم ایستادن این استلها نام مكتب اوشاقلاری به آنها داده شده است. این استلها بدون بررسی توسط بوردوزرهای این گروه علمی جا به جا شده و در گوشه ای از منطقه انبارشده اند كه بسیاری ازاین استلها شكسته و درحال از بین رفتن هستند.این استلها در شرایط جوی نامناسب و تحت ناملایمات و بی مسئولیتی مسئولان قرار دارند. مسئولان میراث فرهنگی اردبیل با نصب كوتاه مدت داربستها و سایه بان فلزی برای نگهداری این آثار، تلاش و حفظ این منطقه را در دستور كار خود قرار داده اند اما پس از مدت كوتاهی داربستها را جمع آوری و در گوشه ای از منطقه روی هم انباشته اند. مدیر كل میراث فرهنگی استان اردبیل اعلام كرد كه داربستها جهت هوا خوری سنگها برداشته شده است. در سال 1387 شبكه خبر اعلام كرد كه 80درصد آثار تاریخی شهریئری براثر سرما از بین رفته است.

نویسنده و گرد آورنده : نادرمحمودپور